اين خاطره مال چند سال پيش حدودا زمستون 91هست كه دارم مينويسمش ، البته يكبار نوشته بودم كه نميدونم چي شد از توي بلاگفا حذف شد. چند تا خاطره اي اينطور هست كه از توي يادداشتهام پاك شده . علي الحال اين داستان توي خاطرم موند چون دوتا مرغابي رو تو يك روز به فاصله كوتاهي زدم . البته تجربه چندتا پرنده در يك روز رو دارم ولي اين اولين شكار دو تا كله سبز برام بود .
يك روز هواي ابري باروني بود كه توي اداره به نوري گفتم امروز براي شكار اردك حال ميده بيا بعد اداره بريم اولنگ آغ تپه ، روزهاي عادي طوري برنامه ريزي ميكرديم كه دم غروبي توي شكارگاه بوديم ،اما اون روز يكم زودتر رفتيم چون حدس ميزديم توي اون هوا مرغابي ها زودتر جابجا بشن . خلاصه اينكه بعد ناهار راه افتاديم .
توي ,روز ,كه ,يك ,شكار ,رو ,يك روز ,در يك ,شكار دو ,از توي ,اداره بريم
درباره این سایت