محل تبلیغات شما

اول فصل شكار در سال 97 شكار خوبي كردم و راضي بودم  تا اينكه  كم كم هوا سرد شد و فصل قرق شكني داشت شروع ميشد . صحبت سر دادن و يا ندادن پروانه شكار بود . اين تعلل و دست دست كردن محيط زيست هم همه ما ها رو توي اين چند سال كلافه كرده . انگار خوششون مياد مردم رو آويزان نگه دارن . توي تصمصم گيري ايتقد مردد و شل و ول . بهانشون هم انفولانزاي مرغي بود . انگار توي سالهاي گذشته كه از شهريور ماه پروانه شكار ميدادند خبري از انفولانزا نبود . واسه همين هم خيلي از اب بندون ها تا اواسط برج 9 قرق نشده بود و پرنده خوبي نگرفته بودن . خيلي از اب بندون ها هم اصلا قرق نميشن . محلي ها از اين شل كن سفت كن محيط زيست كلافه شدن و بي خيال قرق ميشن . خودشون هر ورز ميرن شكار و راحتترن . اصولا توي اين مملكت كار قانوني كردن سخت تر از بي قانوني هست .

علي الحال طرفهاي آخرهاي برج 9 گفتن پروانه صادر ميشه و منم توي دي ماه پروانه گرفتم . به قيمت چند برابر سالهاي قبل . انگار دلار گرون ميشه اين چيزام بايد گرون بشه . يكي نيست به اينها بگه اخه پروانه شكار چه ربطي به گروني داره . اين پرنده ها كه از سيبري ميان و براي پرورش اونها خرجي نميشه ، ديگه واسه چي هزينه ها رو بالا ميبريد . خلاصه اينكه چون حوصله رفتن به شكار با استرس رو ندارم رفتم پروانه گرفتم اونم با چه دنگ و فنگي . با اون پروانه دوتا اردك زدم . يك ماده سيكا (اردك) اب بندون مرزن آباد بابل و ديگري يه نر سيكا توي آب بندون سيد محله كه داستان اين دوتا رو ميخام بنويسم .

اولين قرق شكني اب بندون مرزن اباد بود كه طبق سالهاي قبل حدس ميزدم بايد پرنده خوبي داشته باشه ولي اينطور نيود . تعداد شكارچي ها ده برابر پرنده ها بودن .شب قبل از قرق شكني طبق معمول به رفقا زنگ ميزدم تا خبر بگيرم كه قرار كجا رو بشكونن . خبر دار بودم كه قراره مزرن اباد باشه . طرفاي ساعت 12 بود كه يكي از بچه ها كه از قديم ميشناختمش به نام قوانلو بهم زنگ زد و گفت اگه فردا ميري باهات ميام . قوان چند سالي بود كه تفنگ گرفته بود ولي جواز شكار نداشت واسه همين هم اون روز نخواست تفنگ بياره در واقع براي اينكه حال و هواي قرق رو ببينه اومد شكار .

خلاصه صبح رفتم دنبالش و دو تايي با هم راهي شديم . طبق معمول روي مرز جا نبود و رفتيم توي عايش وايستاديم . همون جايي كه چند سال پيش وايستاده بودم . چون دور و ورم خلوت بود اونجا رو انتخاب كرده بودم .در واقع نمي خاستم سر زدن يا نزدن پرنده با بقيه شكارچي ها درگير بشم . شكار با دل اروم رو ترجيح ميدم . قوان هم بغل دستم بدون تفنگ وايستاده بود كه قرق رو شكوندن . پرنده درست و حسابي طرف مانيومد ، دو سه تايي تير خالي كردم كه كرم شكار خودمو خالي كنم .ضمنا به قوان هم تعارف كردم كه تفنگو دست بگيره كه قبول نكرد . القصه قرق ديگه داشت تموم ميشد و حدود نيم ساعتي ازش ميگذشت كه از طرف چپ ما صداي تير اومد فاصله اون با ما زياد بود و حدودا 300 متري باهم فاصله داشتيم . يه اردك ماده برگشتي بود كه داشت ميرفت تا توي آب بندون بنشينه ، چند تا شكارچي براش تير خالي كردن ضمنا بايد بگم ارتفاعش بلند بود و حدوداي 60 متري ارتفاع داشت . يكي از شكارچي ها اونو زد ولي كاري نبود . پرنده يه چند متري اومد پايين ولي داشت ادامه ميداد . از اون شكارهايي بود كه نمي افتاد و داشت به مسير خودش ادامه ميداد . خلاصه اينكه اومد طرف ما و چند تا شكارچي ديگه قبل از من براش تير خالي كردن كه بهش نخورد . رسيد به من ،من نفر آخري بودم و دست راست من تا فاصله 200 متري كسي نبود . لول تفنگو بستم روي پرنده و تير اولم رو خالي كردم فاصله من تا اون حدودا 60 متري ميشد . پرنده يه تكون اساس خورد و بال واز كرد و امد پايين . طرز پايين اومدنش طوري بود كه نزديك نمي افتاد . واسه همين تير دوم رو خالاي كردم كه ردش كردم. پرنده رفت و دور تر افتاد توي يه مزرعه كه  توش شبدر كاشته بودن . هيچ تيري هم بعد من كسي خالي نشد . به قوان گفتم برو دنبالش كه بنده خدا رفت . بغل دست اون مزرعه سه چهار تا شكارچي وايستاده بودن و جاي افتادن پرنده رو دقيق ديده بودن يكي از اونها رفت و پرنده رو برداشت انداخت توي صندوق ماشين خودش . قوان بنده خدا ميره و هر چي دنبال پرنده چرخيد پيداش نكرد و فهميد داستان چيه  خلاصه اينكه ما دست خالي مونديم .مردم ديگه  نه وجدان دارن نه دين و ايمون . وقاهت و بي چشم و رويي جزيي از وجودشون شده .

اين داستان همون جا تموم شد و چندتا شكار ديگه رفتم كه خبري از پرنده نبود و چيزي نزدم . تا اينكه يك روز پنج شنبه برادرم بهم گفت به پسرش قول داده ببرش شكار  و بهم گفت اگه فردا ميري بهم بگو تا با هم بريم . فردا صبح ميخاستن  قرق سيد محله ساري رو بشكونن .منم صبح  زود راه افتادم رفتم .

 

شكار اردك در لاريم

شكار پرلا د راولنگ آق تپه

داستان رضا ليفتراك

كه ,رو ,پرنده ,شكار ,ها ,توي ,بود كه ,كه از ,اب بندون ,قرق شكني ,تير خالي

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها